اصلاحطلبان مدعی بودند کلانشهر تهران در دوره مدیریت قبل به کارگاه ساختمانی تبدیل شده و بخش عمده ای از منابع درآمدی شهرداری معطوف پروژههای سخت افزاری مثل ساخت تونلها، بزرگراهها و پلها و امثالهم میشد، بر همین اساس از فردای بیست نهم اردیبهشت ماه سال ۹۶ وقتی با برگزاری انتخابات، شورای دوره پنجم شهر بدست جریان اصلاحطلب افتاد از همان ابتدا تغییر رویکرد از نگاه سخت افزاری به نرم افزاری به عنوان یک سیاست راهبردی در اداره پایتخت کلید خورد.
مهدی روانشادنیا عضو هیئت مدیره سازمان نظام مهندسی ساختمان تهران پیشتر با ابراز تأسف از این که طی سالهای اخیر توسعه نرمافزارها و نگاه مدیریتی در توسعه شهری بسیار کمرنگ بوده است، میگوید: به این معنا که عمده تمرکز بر رویکردهای سختافزاری هزینهبر و عدم مدیریت صحیح درخصوص روشهای غیر عمرانی و غیر پروژهای حل بحران، قرار داشته در حالی که میتوان با جایگزینی سیستمهایی همچون «نظام هوشمند حمل و نقل»، «توسعه نرمافزارهای مسیریاب» و... بخش زیادی از مشکلات ترافیکی را حل و فصل کرد. شاید با توسعه این شبکههای هوشمند نیازی به ساخت حجم وسیع بزرگراهها با صرف هزینههای بسیار سنگین نباشد.
از آن زمان تا کنون حدود یکسال میگذرد با این وجود سؤال این است که این نگاه تا چه اندازه عملیاتی شده و تا کنون چه دستاوردها و نتایج ملموسی بدنبال داشته است؟ از سوی دیگر و با توجه به اظهارات صریح علی اعطا سخنگوی شورای شهر که در گفتوگو با قدس آنلاین به صراحت اذعان کرده است نگاه نرم به تهران هنوز نتایج ملموسی نداشته است آیا میتوان گفت بهشت نشینان با طرح ضرورت نگاه نرم به تهران در واقع میخواهند بر ناتوانی مجموعه شورای شهر و مدیریت شهری در توسعه وتکمیل پروژههای کلان و بعضاً ضروری برای حل مشکلات ساختاری تهران و غلبه بر معظلاتی چون بافت معماری و شهر سازی، مشکلات ترافیکی، فعالیتهای تجاری آلاینده شهر و... سرپوش گذاشته و از زیر بار آن شانه خالی کنند؟
محمد سالاری رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری در پاسخ به خبرنگار ما درباره این دو گزاره میگوید: شهرداری تهران نباید همه ظرفیت منابع درآمدی و توان نیرو انسانی و برنامه ریزی خود را معطوف به پروژه های سخت افزاری کند چون اساساً شهرها و کلانشهرها یک موجود زنده محسوب میشوند و با توجه به افزایش جمعیت شهرها لازم است تا برنامه ریزیها و هزینه ها مشمول تمامی حوزهها اعم از فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، پدافند غیر عامل، عمرانی، حمل و نقل و... شود.
وی با اشاره به این که در گذشته و در یک بازه زمانی ۱۲ ساله شهرداری از محل بارگزاری و فروش تراکم و تغییر کاربریها درآمدزایی داشته است که بخش قابل توجهی از این درآمدها در حوزه های سخت افزاری مثل شبکههای بزرگراهی درون شهری، پلها و تونلها هزینه شده است، میافزاید: قطعاً ایجاد شبکهها و گسترش معابر در شهرها امر اجتناب ناپذیری است اما باید سقفی داشته باشد. در واقع متناسب با انجام کارهای عمرانی باید بخشی از منابع درآمدی را به حوزههای دیگر یا مأموریتهای نرم افزاری تخصیص بدهیم.
وی از شفاف سازی به عنوان یکی از اقدامات شورا و شهرداری تهران در راستای رویکرد نرم یاد کرده و می افزاید: طی یکسال اخیر و حسب خواست افکار عمومی توانستیم تا حد قابل توجهی روند تصمیم گیریها و تصمیم سازیها را شفاف کنیم. مثلا الان شهرداری تمام قراردادهایش را در فضای هوشمند و در رصد عموم مردم قرار داده است یا تمامی فرایند تصمیم گیریها درشورای شهر به صورت علنی و با حضور رسانه ها انجام میگیرد. این امر در تصمیم سازیهای شورا تأثیرگذار است چون این گونه شورا تلاش میکند تا بیشتر مصلحت شهر و عموم مردم را در نظر بگیرد.
این عضو شورای شهر تهران استفاده از نظرات کارشناسی جامعه دانشگاهی در تصمیم گیریها را یکی دیگر از اقدامات شورا و شهرداری در رویکرد نرم به پایتخت عنوان کرده و میگوید: پروژههای سخت افزاری در گذشته چندان از پیوستهای مطالعاتی برخوردار نبودند. یعنی پیوستهای مطالعاتی را به صورت کم رنگ داشتیم و اگر پروژهای پیوست مطالعاتی داشت برای خالی نبودن عریضه بوده است. در واقع خیلی از پروژهها بعد از این که اجرایی و به بهره برداری میرسیدند، پیوست مطالعاتی برایشان تهیه میشد تا اگر از جایی خواستند بتوانند آنرا ارائه کنند که این یکی از چالشهای جدی ما در آن موقع بود چون از لحاظ علمی باید از مطالعات به طرح وسپس به مصوبه و اجرا برسیم.
وی با اشاره به این که خیلی از پروژه ها را اگر اجرایی نکنیم سودشان برای شهر بیشتر است چون آیندگان برای برچیدن برخی از این پروژه های بزرگ مجبورند مطالعات زیادی داشته باشند، افزود: مثلاً اگر امروز در سطح شهر تهران میبینیم که طرح جامع حمل و نقل عمومی هیچ تطبیقی با طرح جامع شهر ندارد برای آنست که این طرح ها در دو نهاد مجزا و با رویکردهای متفاوت تدوین شدهاند در حالی که شهرهایی که مبتنی بر توسعه پایدار شکل میگیرند طرحهای جامع و حمل و نقل عمومی با هم کاملا تطبیق دارند چون اساساً جغرافیای شهر مجزا از یک محله نیست و مردم و شهروندان برای کسب و کار باید در سطح شهر تردد کنند و اینجاست که ما دچار مشکلات جدی شدهایم و شهر ما خودرو محور شده است.
سالاری با اشاره به این که پیوست مطالعاتی برای اجرای پروژه ها موضوعی است که به شدت در حال حاضر از سوی شهرداری رعایت میشود، در پاسخ به این سؤال که پس چرا در بافتهای فرسوده، مرمت و نحوه بهره برداری از بناهای تاریخی و میراثی که در حوزه نگاه نرم قرار میگیرند تاکنون شاهد تغییر اساسی یا بهبود وضعیت نیستیم؟ میگوید: در این دوره سعی کردهایم تا مشارکت جدی گروههای حرفهای را داشته باشیم و تا حدی جلوی تصمیم گیریهای مغایر با طرح تفصیلی یا تخلفاتی که در شورای معماری و کمیسیون ماده ۵ رخ میداد را بگیریم. البته مدیریت جدید شهری هم در ابتدای راه است. ضمن این که در غیر از حوزههایی مثل شفافسازی و فساد ستیزی تغییر نگاهی که تا الان در شورای شهر اتفاق افتاده برای یک دوره کافی است. مثلاً الان ما میرویم درون سازمان املاک و مستغلات و می بینیم در یک فاصله زمانی محدود صدها هزاران ملک و دارایی شهرداری تهران یا فروخته شده و یا بهره برداری آنها با قیمتهای پائین واگذار شده است بنابراین توقف و جلوگیری از چنین روندی برای مردم شهر بسیار مهم است اما نکته اینجاست که انجام چنین برنامهای مثل یک پروژه سخت افزاری نیست تا مردم براحتی آن را ببینند اما تغییر از نگاه صرف سخت افزاری به نگاه نرم تأثیرات مثبت و بیشتری در زندگی مردم میگذارد.
وی در پاسخ به این سوال که طرح نگاه نرم به تهران با توجه به کمرنگ بودن نتایج و اقدامات انجام شده آیا فرار به جلوی شورای و شهرداری در مقابل تعهدات نسبت به تکمیل پروژهها و توسعه سخت افزاری لازم برای شهر نیست تا این گونه ضعف و ناتوانی شان در اجرای پروژههای سخت را بپوشاند؟ میگوید: اصلاً این طور نیست. واقعاً اگر الان درباره ایجاد بزرگراههای طبقاتی جدید و جلوگیری از واگذاری یا بهرهبرداری از املاک و فسادها از شهروندان تهرانی نظر سنجی شود چه نتیجهای حاصل میشود؟ واقعیت اینست که الان مردم خواهان عدالت هستند. البته این به این مفهوم نیست که ما اجرای پروژهای عمرانی را متوقف کنیم. به همین خاطر شورای شهر پنجم از شهرداری خواسته است تا اتمام پروژههای نیمه تمام را در اولویت برنامههایش قرار دهد چون بخشی از سرمایه این شهر صرف این پروژه ها شده است. ضمن این که اجرای برخی از پروژههای عمرانی مورد نیاز شهر است و باید انجام شوند البته پروژههایی که مبتنی بر کار کارشناسی و پیوست مطالعاتی باشند. مثلاً توسعه مترو در حوزه سخت افزاری و نرم افزاری است حتی نگاه سخت افزاری آن بیشتر است که در این دوره هم یکی از اولویت های مهم شورای شهر است و این که فاز ۶ و ۷ متروی تهران هنوز به بهره برداری نرسیده یکی از انتقادات جدی ما است. این نشان میدهد در حوزه توسعه مترو آن شعارها و وعدههایی که به مردم دادهایم عملی نشده و نیازی هم که در این زمینه وجود دارد تأمین نشده است. بنابراین در جلسه اخیری که با مدیران شهرداری داشتهایم بر توسعه مترو تأکید کردهایم.
وی میافزاید: در واقع یک خود انتقادی هم از خودمان داریم تا اگر قرار نیست در حوزه سخت افزاری مثل بزرگراه شهری کاری انجام شود در حوزه حمل و نقل عمومی مثل مترو، احیا و نوسازی بافت فرسوده و... بایستی قدمهای جدیتری برداریم و از این جنبه واقعاً خود را مقصر میدانیم. یعنی هرچند از لحاظ اقتصادی کشور در وضعیت مناسبی نیست یا شهرداری با ۵۲ هزار میلیارد تومان بدهی مواجه است اما اینها دلیل نمیشود که ما در این حوزهها کار نکنیم چون تهران پایتخت ایران است و ظرفیتهای ایجاد درآمد را مبتنی بر سرمایهگذاری بخش خصوصی دارد. بنابراین یک شورا و شهرداری موفق باید بتواند کارها و پروژههای قابل توجهی را اجرایی کند تا بتواند به شهروندان پاسخگویی داشته باشد. به هرحال ما هم از این وضعیت رضایت نداریم و نیاز است تا در ماههای آینده اقدامات جسورانه و جدیتری اتخاذ کنیم.
رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری معتقد است نتایج تغییر رویکرد از سخت افزاری به نرم افزاری در اداره شهر تهران در این دوره کاملاً ملموس است اما میگوید: نمیتوانم در ارتباط با دستاوردهای نگاه نرم در پایتخت درصد و آمار ارائه کنم ولی این نگاه به شدت مورد توجه شهروندان و رسانهها است هرچند میدانیم که باید در حوزه ایمنسازی شهر بهویژه در زمینههای مقررات ملی ساختمان و پیوستهای مربوط به پدافند غیر عامل، احیا و بازسازی بافتهای فرسوده و توسعه حمل و نقل ریلی گامهای مؤثرتری برداریم به ویژه این که الان دولت هم با شورای شهر همراه است.
انتهای پیام/
نظر شما